کنج اتاق، آرام نشسته ام

 

جوانی ام چنگی به دل نمی زند

 

مادر، برخیز، کفش هایم را پاک کن

 

کیف و کتابم را بردار

 

می خواهم به کودکی برگردم....

 


برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, | 8:57 بعد از ظهر | بهاره رسولی |

مرا اینگونه باور کن

 

کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته

 

خدا هم ترک ما کرده

 

خدا دیگر کجا رفته !!!


برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, | 8:48 بعد از ظهر | بهاره رسولی |

خداوندا! به خاطر این که به من اجازه می دهی با تو
سخن بگویم و آرزوهایم را در میان بگذارم،سپاسگزارم
پروردگارا!خود را تقدیم تو می دارم،با من همان کن و از
من همان ساز که خود اراده می کنی.
از اسارت نفس رهایم کن تا انجام اراده ات را بهتر توانم
مشکلاتم را بگیر تا پیروزی بر آن شاهدی باشد برای
کسانی که به قدرت تو،عشق تو و راه تو،یاریشان
خواهم داد. باشد که همیشه بر اراده ات گردن نهم



خداوندا!به خاطر آرامش درونم سپاست می گویم.
خداوندا!به خاطر سلامتی ام سپاست می گویم.
ای مهربان ترین مهربانان!تو را سپاس به خاطر این که می توانم از ته دل بخندم.
خدایا!از این که در پیچ و خم زندگی مراقبم هستی تو را سپاس می گویم.
از این که در اوج بحران ها هوای مرا داری،دوستت دارم.
ای مهربان ترین مهربانان!از این که...
سپاسگزارم
 


برچسب‌ها: <-TagName->
6 فروردين 1391برچسب:, | 5:57 بعد از ظهر | |